بدون عنوان
سلام جوجوی جیگر جونم
می خوام بهت بگم که خیلی با هوشی یه کارایی میکنی دختر خوشگلم که دیگه معلوم شده که بزرگ شدی آواز می خونی بابا رو با شعر میگی دیشب صداتو منو بابایی ضبط کردیم بعدش خودت با تعجب گوش کردی.
یه بازی جدید یاد گرفتی که وسایل رو از روی میز بر می داری و اونا رو یکی یکی با کنترل من به بابی جونی مدی بد خیلی با مزه میدویی میری بعدی رو بیاری و وقتی تموم مدشن همه رو دونه دنه پس می گیری منم دنبالت میدوم
دختر نازم سرتو باعشوه زیاد و لبهای پر از خنده و چشمهای ناز دار تا حد ممکن میبری عقب ما هم گلوتو میبوسیم و قلقلک میدیم میزنی زیر خنده و دوباره از اول بازی شرو ع میشه .
شادن من ،کار من این شده که تمام خونه دنبالت می دوام و تمام وقتم رو با عشق و شادی باهم میرقصیم و بازی میکنیم و شادی میکنیم و آواز میخونیم.
امشب من کارام زودتر از شبهای دیگه تمام شد چون بابایی مسافرت رفته و شما هم لالا کردی (چه عجب) منم از فرصت استفاده کردم تا شاهکارای دخملم رو بنویسم.